فقط خدا -فقط خدا
ببخشيد دوباره تكرار ميكنم.ولي داخل چند تا وب ديدم مامانها بعضيهاشون نا اميدن
سلام امشب خيلي حالم گرفته بود گفتم بيام واز بدنيا امدن زهرا كوچولو و لطف خدا به من براتون بگم .خدا زهرا كوچلو را بعد از 7 سال به ما هديه كرد چون قبل از زهرا 2بار خدا امتحانمون كرد و 2بار در استانه پدر شدن ..................تا عيد نيمه شعبان پارسال به صورت اتفاقي براي دوستم كه كار داشت و به من گفت شربت نذري اون را من تقسيم كنم .از اتفاق اولين نفر كه شربت گرفت يه زن و شوهر با بچه حدود 1ماهشون بودن.دلم شكست و گفتم خدا تا سال ديگه يه بچه به ما بده تا اخر عمر خودم نذر شربت ميدهم .به خود خدا قسم روز نيمه شعبان امسال زهرا 28روزه بود-راستي ان 2بار هيچكدام از دكترها نفهميدن چرا .ولي اينبار با اينكه با موتور تصادف وحشتناكي داشتيم .ولي خدا راشكر زهرا كوچولو سالم بدنيا امد.حالا دوباره كارم به خدا و دعا شما گير كرده چون امروز متوجه شدم يكي از اقوام سرطان گرفته و دكترها جوابش كردن -از همه شما التماس دعا دارم--------------هر چه ما خواستيم نه ان شد هر چه خدا خواست همان شد....ادامه مطلب بخوانيد
واقعا خيلي سخته تا ساعتي قبل حس پدر بودن و حالا پشت در بيمارستان منتظر .همه با ني ني هاشون و من منتظر م تا از سلامت مادر چند ساعت پيش ني ني مطلع بشم.خودتان قضاوت كنيد .رفتم ملاقات تازه از اتاق عمل امده بود بيهوش روي تخت .از پرستار سوال كردم چه بايد كرد و تا كي بايد اينجا بستري باشه وجواب داد .تا بعد از شيمي درماني همانجا نشستم و هيچ نفهميدم .تا چند ساعت پيش دعا ميكردم بچه سالم باشه ولي حالا .. خدا شكر كار به شيمي درماني نرسيد.و 3سال بعد باز همان بيمارستان باز ميگوييم خدا چرا تا اينكه .....................جريان نيمه شعبان