زهرا کوچولوزهرا کوچولو، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

زهرا کوچولو و باباش

سلام دوستانی که به وبلاگ من سر میزنند لطفاً کامنت بگزارید

راهنمایی و ..........

1390/3/21 9:17
نویسنده : بابای زهرا
1,540 بازدید
اشتراک گذاری

باسلام.کمتر از 18روزبه اولین سالروز تولد زهرا کوچولو مونده.حالا میخاهم که با دوستان نی نی وبلاگی جشن بگیریم ولی نمیدونم به چه روش و راهی این کار انجام بدهم و یه روز به یادماندنی برای زهرا کوچولو و دوستان بسازم.و یه خبر دیگه که هنوز باور ندارم وای ی ی ی ی شاید زهرا کوچولو صاحب یه خواهر یا برادر بشه نمیدانم تو این وضعیت چکار کنم .ناراحت باشم یا خوشحال................................درباره جشن تولد هم منتظر راهنماییتون هستم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

بابا محسن
21 خرداد 90 12:05
موضوع چیه ؟ دوباره می خوای بابا بشی ؟! از بابت تولد زهرا کوچولو خیالت راحت ...
صبر کن ببینم گفتی صاحب خواهر یا برادر میشه ؟! قضیه جدیه ؟! چی بگم والله ...
تولدشون مبارک !
من خودم هم نمیدونم چی بگم.اصلا انتظار این نداشتیم.به قول معروف این را کجایی دلم بزارم.هنوز جرات نکردیم تست بارداری انجام بدهیم
مامان نيكا
21 خرداد 90 14:18
سلام خوب هستيد.واي خداي من اصلا تو ذهنم هم نميگنجه تو يك سالگي زهرا جون و يه نيني ديگه؟اما نگران نباشيد اين مامانش كه بايد نگران باشه.مگه قديمي ها چكار ميكردن.بالاخره كه بچه هاشون بزرگ شدن.انشالله كه هميشه سلامت باشن.واسه تولد چه كمكي ميحواين؟اگه دوست داشتيد تبادل لينك داشته باشيم پيش نيكا منم بياين.
سلام ؟؟؟؟؟لینک شدید

مامان ماهان
21 خرداد 90 15:34
راستی خودتون دوست دارین چند تا بچه داشته باشین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باورتون میشه خودم فکرش نکرده بودم

مامان هلیا
21 خرداد 90 20:00
اگه مو ضوع واقعیت داشته باشه اول از همه به زهرا کوچولو ظلم میشه هر بچه ای حداقل تا 2سال واقعا به مادرش احتیاج داره.حالا ضررهایی که بدن مادر میبینه به کنار که جبران ناپذیره.
نانی
22 خرداد 90 6:51
سلام . مبارکه ه ه ه ه ه ه
بابا محسن
22 خرداد 90 8:08
چه خبر ؟ هر چه زودتر مطمئن بشید بهتره . امیدوارم منفی باشه آخه خیلی زوده ... البته هرچه خدا خواست همان شد .
مامان عسل
22 خرداد 90 21:34
بالاخره مبارکه یا نه؟ هست یا نیست؟ نکنه توی لیله الرغائب از این آرزوها کردین؟
امیدوارم هرچی که هست به صلاحتون باشه خانمتون یه کمکی داشته باشه و این بابای مهربون وظیفه ی قرآنی خودشو: شستوشو و پخت و پز درون خونه و کار بیرون خونه رو انجام بدن تا مامانی راحت تر بتونن بچه داری کنن
بیچاره بابای عسل.شوخی کردم.چشم

مریم
23 خرداد 90 2:57
سلام
وااااااااااااااااااای
یه نی نی دیگه ، فکر کنم زهرا جون بچه خوبی بوده که شما اصلا نگران بچه دوم نشدید ،اگه مثل درسا شیطون بود تا اخر عمرتون اگه اسم بچه دوم میومد تمام بدنتون میلرزید...
برای تولد هم نگران نباشید الان میگم...
چون شما دوتا خبر خوش به همه دادید ،تمام دوستان نی نی وبلاگی رو که لینکتون هستن رو به سرزمین عجایب دعوت کنید تا هم ما کیک تولد زهرا جونو بخوریم ،هم زهرا جون یه عالمه کادوی قشنگ بگیره...
سلام.مشکل این است که ما اصفهان هستیم.و سرزمین عجایب.................




مامان کيانا
23 خرداد 90 11:10
سلام...تبريک به خاطر تولد زهرا گلي و هديه دوباره خداوند.....انشاا...تولد نوه هاتونو با دوستاي ني ني وبلاگي جشن بگيرين
مامان پارسا جون
23 خرداد 90 12:42
سلام مبارک باشه خیلی هیجان انگیزههههههههههههههه
نسترن
23 خرداد 90 18:23
سلام پیشاپیش تولد زهراجون مبارک. منتظر صحت خبر تولد نی نی دوم بی صبرانه هستیم