حضرت علی و تربیت کودک
با سلام و تسلیت به مناسبت این ایام به تمامی دوستان و همراهان عزیز.و ارزوی قبولی طاعات و شب زنده داریها شبهای قدر . طرح صلوات حتما در ان شرکت کنید.و به یاد تمام مریضها باشید که چشم امیدشان به این سه شب و دعایی شما میباشد .در ادامه مطالب موضوع تربیت و امام علی است که امیدوارم حتما نظرات خود را اعلام فرمایید
یکی از ابعاد مهم تربیت اسلامی تربیت اخلاقی است. مراد ازتربیت اخلاقی اعمال روشها و بهکارگیری اصولی است که در پرتوآنها فرد فضایل اخلاقی راکسب میکند و صفات رذیله رااز خود دورمیسازد. بامطالعه و بررسی سیره تربیتی امام علی(ع)به خوبیآشکار میگردد که تربیت اخلاقی در کنار تربیت دینی مهمترین واساسیترین بعد تربیتبوده، آن حضرت بیشترین تلاش خویش را صرفاین دو بعد تربیتی فرزندان کرده است. نامهها و وصایای آن حضرتبه فرزندان گواه صادقی بر این مدعاست. بررسی تربیت اخلاقیفرزندان از دیدگاه امامعلی(ع)و سیره آن حضرت، کتابی مستقل نیازدارد. بدین سبب،تنها برخی از روشهای تربیت اخلاقی مورد نظر آنحضرت را مورد بررسی قرار میدهیم:
1- الگوی عملی بودن
بهنظر میرسد مهمترین و کارآمدترین روشی که ائمه علیهم السلامدر تربیت اخلاقی فرزندانشان به کار میگرفتند، رفتار عملی آنانبود. آنها خود الگوی کامل و مطمئن اخلاقی برای فرزندانشانبودند. اعمال و رفتارشان هر لحظه در منظر فرزندان قرار داشت وفرزندان با دیدن آنها مشق زندگی میگرفتند. سیره تربیتیعلی(ع)مملواز رفتارهای عملی است که برای همه سرمشق بود.
2- موعظه
پند دادن یکی از روشهای اخلاقی است که در سیره تربیتیعلی(ع)بسیار دیده میشود. آن حضرت در فرصتهای مناسب فرزندانخویش را پند میداد و دلهای پاک و نورانی آنان را نورانیترمیساخت. روش تربیتی موعظه چنان در سیره تربیتی آن حضرت مهم بودکه حتی در بستر شهادت از آن بهره جست. نامه طولانی حضرت بهفرزند معصومش از مهمترین جلوههای این روش تربیتی شمرده میشود.
3- یاد مرگ و قیامت
از جمله روشهای تربیت اخلاقی، یاد مرگ و قیامت است. یاد مرگ وقیامت موجب میشود انسان از آرزوهای مادی جدا گردیده، به گناهتن ندهد. علی(ع)در خطبهها و نامههایش همواره مرگ را یادآوریمیکرد و بخصوص فرزندانش را به فراموش نکردن آن توصیهمیفرمود.حضرت ضمن نامهای به امام حسن(ع)میفرماید: «فرزندم!
فراوان بهیاد مردن باش و به یاد موقعیتی که در آن قرار میگیریو پس از مردن بدان روی میکنی تا چون برتو درآید، ساز خویش راآراسته و کمر خود را بسته باشی چنان نباشد که ناگهان مرگ تورادریابد و برتو چیره گردد» .
ج)تربیت اجتماعی
تربیت اجتماعی از ابعاد مهم تربیت در نظام تربیتی اسلام است.
اسلام دین عزلتگزینی و فردگرایی نیستبلکه علاوه بر توجه به امورفردی، به مسایل اجتماعی نیز توجه ویژه دارد و این یکی ازامتیازهای بزرگ دین خاتم است. در سیره معصومان علیهم السلام،بویژه امامعلی(ع)،تربیت اجتماعی از جایگاهی ویژه و با اهمیتبرخوردار است. مراد از تربیت اجتماعی مجموعه دیدگاهها در زمینهروابط اجتماعی و نیز رفتارهای عملی است که امام علی(ع)فرزندانشرا به آن سفارش میکرد.
1- تربیت اجتماعی در خانه:
آغاز تربیت اجتماعی از جامعه کوچک خانواده است و فرزنداننخستین برخوردهای اجتماعی را در درون خانه تجربه میکنند. رفتاربا پدر، مادر، برادران و خواهران ابتداییترین ارتباطات اجتماعیفرزندان است. اگر فرزندان بتوانند توافق و سازگاری مناسب داشتهباشند و آن را در خانه و با نزدیکان خویش به درستی تجربه کنند،در بیرون از محیط خانه و در اجتماع بزرگتر نیز نقش اجتماعی خودرا به درستی ایفا خواهند کرد. درسیره تربیتی امامعلی(ع)ایننکته مورد توجه بود و آن حضرت با ایجاد رابطه اجتماعی صحیحمیان فرزندان خود به تربیت اجتماعی آنان اقدام میفرمود. درروایت آمده است: امام علی(ع)به امام حسن(ع)و امام حسین(ع)
فرمود: «شما را به تقوای الهی و گرایش و رغبتبه آخرت و زهددر دنیا سفارش میکنم. بر آنچه از دنیا از دست دادهاید، تاسفنخورید. کار خیر انجام دهید و دشمن ستمگر و یاور ستمدیدهباشید.» سپس فرزندش محمد را صدا زد و فرمود: «آیا آنچه را بهبرادرانتسفارش کردم شنیدی؟» او گفت: «آری.»
فرمود: «شما را نیز به آنها سفارش میکنم. بر تو باد به نیکیبه برادرانت امامحسن(ع)و امامحسین(ع)و رعایت احترام آنها وشناخت فضل و مقام آنان. بدون نظر آنان کاری انجام مده.»
سپس به امامحسن(ع)وامامحسین(ع) فرمود: «شما را به نیکیدرباره محمد وصیت میکنم; زیرا او برادر شما و فرزند پدر شماست.
میدانید پدرتان پیوسته او را دوست میداشت، پس شما نیز او رادوستبدارید»
2- تربیت اجتماعی خارج از خانه:
فرزند در خارج از خانه با اجتماع سر و کار دارد و در پرتواین ارتباط به زندگی اجتماعی خود استمرار میبخشد. از اینرونیازمند برقراری ارتباط سالم و عاطفی با دیگران است. علی(ع)درهنگام احتضار، امام حسن(ع)و امام حسین(ع)و محمد بن حنفیه وسایر فرزندان خود را جمع کرد و در پایان وصیتخویش فرمود:
«یابنی عاشروا الناس عشره ان غبتم حنوا الیکم و ان فقدتمبکو علیکم.»
با مردم به گونهای معاشرت و ارتباط داشته باشید که اگر ازنظرشان دور شدید دل در هوای شما داشته باشند و اگر مردیدشدیدبر شما بگریند.
3- میزان ومعیار رابطه درستبا دیگران:
امام علی(ع)در سیره تربیتی خویش برای برقراری ارتباط درست وسالم با دیگران و نیز برخورد با آنها معیار و ملاک کلیدی را بهفرزندان خود ارائه فرمود و آن نقش انسان است: «یا بنی اجعلنفسک میزانا فیما بینک و بین غیرک...»
فرزندم! خود را میان خویش و دیگری میزان قرار ده، پس آنچه رابرای خود دوست میداری، برای غیر خود نیز دوست داشته باش و آنچهرا برای خود خوش نداری، برای دیگری نیز خوش مدار; ستم نکنچنانکه دوست نداری به تو ستم شود; و نیکی کن چنانکه دوست داریبه تو نیکی کنند....»
د)تربیت جسمانی
درسیره تربیتی معصومان علیهم السلام تربیت جسمانی و حفظتندرستی مورد توجه واقع گردیده; جسم مرکب روح و حفظ سلامتی جسم،مقدمه سلامتی روح تلقی شده است. از اینرو تغذیه مناسب و رعایتنکات بهداشتی در سیره تربیتی حضرت علی(ع)مورد توجه ویژه قرارگرفته است.
1)تغذیه:
تغذیه مناسب یکی از عوامل تداوم سلامت انسان است و برایکودکان و نوجوان اهمیت ویژه دارد. برای کودک شیر مادرمناسبترین و با برکتترین ماده غذایی است. علی(ع) میفرماید:
«مامن لبن رضع به الصبی اعظم برکه علیه من لبن امه.»
برای نوزاد هیچ شیری با برکتتر از شیر مادر نیست.»
برای اینکه اهمیت این کلام علی(ع)بیشتر آشکار گردد، توجه بهکلام یکی از متخصصان رشد کودکان سودمند مینماید:
«غذای ایدهآل برای نوزادان، شیر مادر است. شیر مادر دارایمزایای خوراکی، بهداشتی، کاربردی و عاطفی میباشد.
مزیتخوراکی:
شیر مادر دقیقا دربردارنده همان موادی است که نوزاد برای رشدو فعالیت نیاز دارد.
مزیتبهداشتی:
شیر مادر و آغوز، نوزاد را در برابر بسیاری از عفونتها وامراض مصون میسازد. البته اگر خود مادر مبتلا به بیماری نباشد، شیر مادر همچنین برای رشد و سلامتسیستم گوارش نوزاد مناسب است.
مزیت کاربردی:
فواید کاربردی شیر مادر زیاد است اما از همه مهمتر اینکهدستورالعمل مخلوط کردن نمیخواهد، مجانیاست و نوزاد هر وقت و هرمقدار بخواهد، میتواند بنوشد و محدودیتی ندارد.
مزیت عاطفی:
بین مادر و نوزادی که از مادر تغذیه میکند یک رابطه عمیقعاطفی ایجاد میشود چرا که مادر احساس میکند چیزی را که نوزادنیاز دارد، او تامین میکند.»
2- رعایتنکات بهداشتی:
علاوه بر تغذیه سالم و مقوی، رعایت نکات بهداشتی چه در هنگامغذا خوردن و چه در تداوم سلامتی کودک نقشی مهم دارد،حضرتعلی(ع)به فرزندش امامحسن(ع)فرمود: آیا نمیخواهی چهار صفتبه تو آموزم که از پزشک و دارو بینیاز شوی؟
عرض کرد: آری.
حضرت فرمود: هرگز بر سر غذا منشین مگر اینکه گرسنه باشی و ازغذا دست مکش مگر اینکه هنوز به غذا اشتها داشته باشی. در جویدنغذا خوب دقت کن و در وقتخواب خود رااز فضولات فارغ ساز. اگرایندستورها را بکار بندی، از پزشک بینیاز خواهی شد.»
شیوههای تربیت فرزندان درسیره و کلام امام علی(ع):
روش شناسی و بررسی شیوههای تربیتی در نظام تعلیم و تربیتاسلامی از جایگاهی مهم برخوردار است. در واقع درخت پرثمر تربیتآنگاه به بار مینشیند که نکات تربیتی درقالب شیوههای درست ومناسب در امر تربیت فرزندان به اجرا درآید. امام علی(ع)درسیرهتربیتی خویش روشها وشیوههایی را به کار گرفت که کشف و بررسیآنها رهتوشه بزرگی برای رهروان راستین آن حضرت به شمار میآید.
برخی از مهمترین شیوههای تربیتی آن حضرت عبارت است از:
الف)شیوه محبت
استفاده از محبت، از موثرترین و کارآمدترین شیوههای تربیتیاست. محبت جاذبه میآفریند، انگیزه خلق میکند. انسانهای پرتلاطمو مضطرب را آرامش میبخشد و فرزندان نابهنجار و ناسازگار را راممیکند. محبتشیوهای است که به مرحلهای خاص از تربیت اختصاصندارد; اما کودکان و نونهالان بیشتر به آن نیازمندند. حبس کردنمحبت در دل و پرهیز از اظهار آن، کارساز نیست و در فرزندانگیزه و جاذبه پدید نمیآورد. از اینرو، باید به روشهای مناسبابراز گردد. برای کودکان در آغوش گرفتن و بوسیدن و برایبزرگترها دادن هدیه و اظهار محبت زبانی از مناسبترین شیوههاست.
علی(ع)میفرماید: «هر که فرزند خود را ببوسد، برای او پاداش وحسنه خواهد بود و هر که فرزند خود را شاد کند، خداوند در روزقیامت او را شاد خواهد فرمود...»
آن حضرت هنگام موعظه فرزندان با جملاتی محبتآمیز و پرجاذبهآنها را آماده شنیدن و گوش جان سپردن میساخت. در نامهای بهامام حسن(ع)چنین میفرماید: «...وجدتک بعضی بل وجدتک کلی حتیکان لواصابک اصابنی...»
(فرزندم!)تو جزئی از وجود و بلکه تمام وجود منی; به طوری کهاگر به تو بلایی رسد، به من رسیده است و اگر مرگ تو را در کامگیرد، مرا در کام گرفته است. آنچه از وضع و حال تو مورد توجهمن قرار گرفته همان وضع و حال خود من است که برایم اهمیتبسیاردارد...»
ب)شیوه احترام به شخصیت فرزند
از دیگر شیوههای مهم تربیتی در سیره کلام امام علی(ع)، شیوهاحترام به شخصیت فرزند و واگذار کردن مسوولیتبه او است.
احترام به فرزند و تکریم شخصیت او، اعتماد به نفس را در ویتقویت میکند و او را برای انجام مسوولیتهای مهم فردی و اجتماعیآماده میسازد. از سوی دیگر، تحقیر و سرزنش زیاد فرزند، آتشلجاجت و دشمنی را در او شعلهور میسازد. علی(ع)دراین زمینهمیفرماید:
«الا فراط فی الملامه یثبت ناراللجاجه»
زیاده روی در سرزنش، آتش لجاجت را در فرد روشن میکند.»
درحدیثی دیگر می فرماید: «عقاب و تندی زیاد نداشته باشید;زیرا این امر کینه را در پی دارد و فرد را به سوی دشمنی فرامیخواند.»
علی(ع)در سیره تربیتی خود شیوه احترام به شخصیت فرزندان رامورد توجه ویژه قرار داده و با واگذار نمودن مسوولیت مناسب بهآنان، حس اعتماد به نفس و احساس شخصیت را در آنان تقویتمیفرمود. موارد زیر نشان دهنده اهتمام امام(ع) بدین امر است:
1- «روزی امیرمومنان علی(ع)در حالی که امام حسن(ع)و سلمانهمراهش بودند و حضرت به دستسلمان تکیه زده بود، واردمسجدالحرام شد و نشست. در این هنگام، مردی با چهره و لباس زیباوارد شد; به حضرت سلام کرد، مقابل وی نشست و گفت: ایامیرمومنان! از تو درباره سه مساله میپرسم؟
حضرت فرمود: بپرس.
عرض کرد: وقتی انسان میخوابد، روحش کجا میرود؟ چگونه انسانبه یاد میآورد و فراموش میکند؟ و چگونه فرزند انسان به عمههاوخالههایش شباهت پیدا میکند؟
امیرالمومنان علی(ع)به امامحسن(ع)فرمود: ای ابامحمد! جوابشرا ده.
وامامحسن(ع)پاسخ پرسشها را به تفصیل بیان کرد.
2- شخصی خدمت امیرالمومنان رسید و گفت: اگر دانشمندی، بگومراد از «الناس» و «اشباهالناس» و «النستامن»(درقرآن)چیست؟
حضرت به امام حسین(ع)فرمود: حسین، پاسخ ده.
امام حسین(ع)با استناد به آیات قرآن پرسش را پاسخ داد.
3- گروهی نزد امیرالمومنان(ع)از خشکسالی شکایت کرده و ازحضرت خواستند دعا کند و از خداوند باران بخواهد. حضرتامامحسن(ع)و امام حسین(ع)را صدا زد و به امام حسن(ع)فرمود:
برای آمدن باران دعا کن.
امام(ع)دعا کرد. سپس به امام حسین(ع)فرمود: دعاکن.
امام حسین(ع)نیز دعای استسقا خواند. هنوز آن دو بزرگوار دستاز دعا نکشیده بودند که خداوند تبارک و تعالی باران را فروفرستاد. بارانید، راوی میگوید از سلمان سئوال شد آیا آنها ایندعاها را تعلیم دیدهاند؟ عرض کرد وای بر شما حدیثرسولالله(ص)را نشنیدهاید که فرمود: خداوند بر زبانهای اهلبیتمن چراغهای حکمت را جاری نمود»
4- روزی اهل کوفه خدمت علی(ع)، از خشکسالی شکایت کردند و ازحضرت خواستند برای آنان باران بطلبد. امامعلی(ع)به فرزندشحسین(ع)فرمود: برخیز و باران طلب کن. و حسین(ع)ایستاد، حمد وسپاس خداوند گفت; و بر پیامبر علیهم السلام درود فرستاد و عرضکرد: «اللهم معطی الخیرات و منزل البرکات،ارسلالسماءعلینامدرارا و استضاغیثا مغرورا واسعا غدقا مجللاسحاسفوحا نجاجا، تنفس بهالضعف من عبادک و تحیی بهالمیت منبلادک، آمین ربالعالمین»
هنوز حسین(ع)از دعا فارغ نشده بود که باران بارید و بعضی ازبیاباننشینان اطراف کوفه خبر دادند که درهها از آب باران آکندهشده است.
ج)شیوه تشویق و تنبیه
از شیوههای مسلم تربیتی، تشویق و تنبیه است. تشویق عاملبرانگیزاننده و تنبیه عامل بازدارنده است. شیوه تشویق باعثایجاد انگیزه و رغبت در فرزند گردیده، شوق رفتار مثبت را در اومضاعف میکند. البته درباره این شیوه بحثهای بسیار مطرح است.
تشویق مقدم است و یا تنبیه؟
تشویق بطور مطلق و در همه مقاطع سنی مفید و موثر استیابیشتر در دوران کودکی؟
ابزار و وسایل تشویق چیست و انواع آن کدام است؟
ملاک تشویق چیست و تشویق چه وقت موثر و کی زیانبار است؟
آیا تنبیه حدودی دارد یا خیر؟
آیا تنبیه بدنی جایز است؟
در چه جاهایی باید از تنبیه استفاده کرد؟
مراتب تنبیه کدام است؟
اینهابخشی از پرسشهایی است که پیرامون این شیوه مطرح است ومجال بحث آنها در این مقال نیست. آنچه در اینجا بدان میپردازیمآن است که تشویق و تنبیه از شیوههای مسلم تربیتی است; تشویقحتیالامکان بر تنبیه مقدم است و فقط وقتی تشویق کارساز نباشد،از تنبیه بهره میبریم. علی(ع)در سیره تربیتی خود از این شیوهبهره جستهاست. موارد زیر بر درستی این سخن گواهی میدهد:
1- تشویق:
درکتاب منتخب آثار امیرالمومنین(ع)چنین روایتشدهاست: روزیپیامبراکرم(ص) نشسته بود و علی(ع)نزد او بود. در این هنگام،حسین(ع) که شش سال بیشتر نداشت. وارد شد. رسول خدا(ص)او رادر آغوش گرفت و لبها و میان چشمانش را بوسید. علی(ع)پرسید: آیافرزندم حسین(ع)را دوست داری؟
فرمود: چگونه او را دوست نداشته باشم درحالی که او عضوی ازاعضای من است.
سپس پرسید: یا رسولالله(ص)کدامیک از ما نزد تو عزیزتراست؟ منیا حسین؟
در این هنگام حسین(ع)فرمود: ای پدر هر که از حدیثشرف عالیتراست نزد نبی(ص) محبوبتر است و منزلتبیشتری دارد علی(ع)فرمود:
حسین! آیا بر من فخر میفروشی؟
عرض کرد: پدر، با اجازه شما آری.
آنگاه علی(ع)فرمود: من امیرالمومنانم، من زبان راستگویانم،من وزیر مصطفایم.. ..
امام(ع)حدود هفتاد منقبت از مناقب خود را برشمرد و لب فروبست. پیامبراکرم(ص)به حسین(ع)فرمود: شنیدی اباعبدالله؟ آنچهعلی ذکر کرد، یک دهم از یک دهم فضایل و از هزار هزار فضیلتاواست; و او از همه اینها بالاتر است.
حسین(ع)عرض کرد: حمد و ستایش خداوندی را سزاست که ما را بربسیاری از بندگان مومنش و تمام مخلوقاتش برتری بخشید.ایامیرمومنان! در آنچه بیان کردی صادق و امینی.
آنگاه نبیاکرم(ص)به حسین(ع)فرمود: اکنون تو فضایلت را بیانکن.
حسین(ع)فرمود: من حسین فرزند علیبنابیطالب هستم. مادرمفاطمهزهرا سیده زنان جهان و جدم محمدمصطفی سرور تمام بنیآدماست. ای علی، مادرم نزد خدا و تمام مردم بافضیلتتر از مادرتواست و جد من نزد خدا و مردم از جد تو افضل است. جبرائیلواسرافیل در گهواره با من همسخن شدند. ای علی! شما نزد خداونداز من برتری; اما از نظر پدران و مادران و اجداد، من از شمامفتخرترم.
آنگاه حسین(ع)دستبه گردن پدر افکند و او را بوسید وعلی(ع)حسین(ع)را میبوسید و میفرمود: خداوند بر شرف، عظمت،افتخار، دانش و شکیباییات بیفزاید و ستمگران به تو را لعنتکند.
این حدیث نشان میدهد حضرت علی(ع)شیرین کاری کودکش رابابوسیدن و در آغوش گرفتن وی پاسخ داد و تشویق کرد.
اصبغ بن نباته نقل میکند «آن هنگام کهعلی(ع)بر مسند خلافت نشست و مردم با او بیعت کردند، به مسجدرفت و در حالی که عمامه، لباس، کفش و شمشیر رسولالله(ص)راهمراه داشت، بر منبر نشست و با مردم سخن گفت... . سپس بهحسن(ع)دستور داد خطبه بخواند و او خطبه خواند. آنگاه بهحسین(ع)فرمود: «فرزندم! بر بالای منبر بایست و چنان سخن بگو تاپس از من برای قریش ناشناخته نباشی و نگویند حسین(ع)چیزی درکنمیکند. باید سخنان تو به دنبال سخنان برادرت باشد.
حسین(ع)از منبر بالا رفت، خدا را ستود، بر رسولش درود فرستادو فرمود: «ای مردم! از رسول خدا شنیدم که فرمود: «همانا علیشهر هدایت است; هر که در آن داخل شد، نجات مییابد و هر که ازآن تخلف کرد، هلاک میگردد.»
در این لحظه، علی(ع)به طرف او رفت، او را به سینه فشرد وبوسید...»
2)تنبیه:
همچنان که تشویق در سیره امامعلی(ع)روشیکارآمد است، حضرت ازروش تنبیه نیز در مواردی استفادهمیفرمود. البته فرزندان تربیتیافته علی(ع) بویژه دو فرزند معصومش حسن و حسین علیهما السلامبه تنبیه نیاز نداشتند.
اما در مواردی که مسالهای بسیار مورد اهتمام علی(ع)بوده وفرزندان آن حضرت ترک اولی انجام میدادند، آن حضرت موضعیسختگیرانه و انعطاف ناپذیر داشتهاند و گاهی فرزندان خود راتهدید مینمودند; برای نمونه در امور مربوط به بیت المال کهبسیار برای آن حضرت مهم مینمود، آنگاه که فرزندان در مورد آنهااحتیاط نمینمودند و موجب ترک اولی میشدند، حضرت بسیار سختمیگرفتند. در ذیل به دو نمونه اشاره میگردد:
1- گردنبند عاریهای:
علی بن ابی رافع میگوید: من خزانه دار و کاتب بیت المال درحکومت علی(ع) بودم، در بیت المال علی گردنبندی بود که در جنگبصره به دست آمد، دختر علی(ع) کسی را نزد من فرستاد و گفت:
شنیدم که در بیت المال امیرالمومنین گردنبند مروارید وجود داردو آن در اختیار شماست و من دوست دارم که آن را به عنوان عاریهبه من بدهی تا در ایام عید قربان خود را با آن زینت دهم. من بهاو پیغام دادم که آیا آن را به شکل عاریه مضمونه مردوده به تودهم؟ عرض کرد بلی. به مدت سه روز آن را به او دادم.
علی(ع)گردنبند را بر گردن دخترش دید و آن را شناخت، از اوپرسید: این گردنبند چگونه به تو رسید؟ گفت: آن را از علی بنابیرافع خزانهدار بیت المال امیرالمومنین عاریه گرفتم تا درایام عید از آن استفاده نمایم و بعد آن را به بیت المال برمیگردانم. علی(ع)به دنبال من فرستاد و من نزد او آمدم، و ایشانخطاب به من فرمود: «ای ابن ابیرافع! آیا به مسلمین خیانتمیکنی؟ من به او گفتم: به خدا پناه میبرم از اینکه به مسلمینخیانت کنم. فرمود: چگونه بدون اذن من و رضایت مسلمین به دخترامیرالمومنین عاریه دادهای؟ عرض کردم: یا امیرالمومنین! اودختر توست و او از من خواست که عاریهای به او بدهم و من هم بهصورت عاریه مضمونه مردوده به او دادهام، من آن را از اموالخودم ضمانت کردم و بر من واجب است که سالم آن را به بیت المالبرگردانم. حضرت فرمود: همین امروز آن را برگردان و برحذر باشاز اینکه دوباره چنین کنی، که در آن صورت تو را عقوبتخواهمکرد. سپس فرمود: اگر دخترم گردنبند را به صورت عاریه مضمونهمردوده نمیگرفت، نخستین فرد هاشمی بوده که دستش را به خاطردزدی قطع مینمودنم. این برخورد حضرت به گوش دخترش رسید و بهپدرش عرض کرد: یا امیرالمومنین! من دختر و پاره تن شما هستم پسچه کسی سزاوارتر از من به استفاده از این گردنبند هست؟
امیرالمومنین(ع)فرمود: ای دختر علی بن ابیطالب! خودت را از حقدور مکن; آیا زنان مهاجرین نیز در ایام عید به چنین چیزی خودرا زینت میدهند؟! سپس حضرت گردنبند را از او گرفت و به جایشبرگردانید.»
2- امام حسن(ع)و میهمانی:
روزی برای امام حسن(ع)میهمان آمد، حضرت از قنبر پیمانهای ازعسلی که از یمن آورده بودند، قرض نمود، هنگامی که علی(ع)آمادهتقسیم آن بین مسلمین گردید، فرمود: یا قنبر! این ظرف عسل دستخورده است. عرض کرد: درست گفتهای. و جریان را به حضرت گفت،حضرت درمقام کتک زدن حسن(ع)برآمد و فرمود: «چه چیزی تو راواداشت که قبل از تقسیم عسل از آن برداری؟ حسن(ع)فرمود: ما هماز آن حقی داریم و وقتی سهم ما داده شد، آن را به جایشبرمیگردانم. حضرت فرمود: پدرت به فدایتباد، هر چند تو نیز ازآن حق داری اما تو اجازه نداری قبل از آنکه مسلمین از حقوقشانبهرهمند شوند، تو از حقتبهرهمند گردی. اگر نه این که خودمدیدم رسول خدا(ص)دندانهای پیشین تو را میبوسید، تو را به صورتدردناکی تنبیه مینمودم. سپس به قنبر درهمی دادند و فرمود: «بااین درهم بهترین نوع عسلی که ممکن است، تهیه کن.» راویمیگوید: گویا به دستان حضرت که بر دهانه ظرف عسل بود، نگاهمیکردم و قنبر عسل را به آن برگردانید و دهانه آن را بست وحضرت دعا میکرد: «پروردگارا! حسن را ببخش، او نمیدانست.»
د)شیوه الگویی:
شیوه الگویی نیز از شیوههای مهم تربیتی است زیرا در پرتوی آنشخصی تربیتشده با نصبالعین قرار دادن رفتار و کردار الگوها،آنها را نیز در خود ایجاد نموده و به تدریج درونی میکند. اینشیوه تربیتی امام علی(ع)از اهمیت زیادی برخوردار است و آن حضرتبه دو طریق از این شیوه تربیتی فرزندان خود بهره میجستند: یکیاز طریق معرفی نمودن الگوهای مطمئن و دیگری الگو بودن خودشانبرای آنان. علی(ع)در نامه تربیتی خود به امام حسن(ع)، پیامبراکرم(ص) را به عنوان الگوی مطمئن معرفی مینماید: فرزندم! بدانکه کسی همانند رسول الله(ص)درباره خداوند سخن نگفت، پس بهرهبری او راضی شو و در طریق نجات خویش او را پیشوا و الگوی خودقرار بده.» اما مهمتر از معرفی و ارائه الگو در خارج از محیطخانه، علی(ع)خود الگوی تمام نما و کامل برای فرزندانشان بودندو سیره عملی و رفتارهای مثبت او بهترین الگو و سرمشق برای آنانبودند، در موارد متعدد حضرت درس عملی به فرزندانشان دادهاند وغیر مستقیم رفتارها و آداب اخلاقی را به آنان القاء نمودهاند کهپیش از این به برخی از آنها اشاره شده و اکنون به یک نمونهدیگر اشاره میگردد: روزی دو تا از برادران مومن حضرت(ع)که یکیپدر و دیگری پسر بوده به خانه امام آمدند، امام(ع)به احترامآنها ایستاد و آنان را بر بالای مجلس نشانید و خود در مقابلآنان نشست امام(ع)دستور تهیه غذا داد، غذا حاضر شد و آنها باهم غذا خوردند، بعد از غذا قنبر غلام حضرت آمد که دستهای آنانرا با آفتابه بشوید، حضرت خود از جای برخاست و آفتابه را ازقنبر گرفت تا دست میهمان را بشوید، پدر امتناع ورزید و عرضکرد: یا امیرالمومنین! چگونه خداوند مرا ببیند در حالیکه تو بردستان من آب میریزی؟ فرمود: برخیز و دستانت را بشو، به درستیکه خداوند میبیند که برادر تو که بر تو برتری ندارد، بر دستانتآب میریزد. آن مرد برخاست و حضرت فرمود: اجازه بده به راحتی بردستان تو آب بریزم همچنان که اگر قنبر آب میریخت او رامیگذاشتی! آنگاه حضرت بر دستان اوآب ریخت و او دستان خود راشست. وقتی نوبتبه شستن دستان فرزند رسید، علی(ع)آفتابه را بهمحمد بن حنفیه دادند و فرمودند: فرزندم! اگراین فرزندبه تنهاییپیش من میآمد و به همراه پدرش نمیبود، خودم بردستان او آبمیریختم ولی خداوند ابا دارد که وقتی پدر و فرزند با هم هستندبین آنان به مساوات رفتار شود، بلکه پدر بر دست پدر آب بریزد وپسر دستان پسر را بشوید. آنگاه محمدبن حنفیه بر دستان پسر آبریخت و او دستانش را شست.» .
از این حدیثبه روشنی آشکارمیشود که حضرت به طور عملی هم نحوه رفتار با میهمان و چگونگیآداب میهمان نوازی را به آنان آموخت و هم در عمل و غیر مستقیملزوم احترام به والدین را به فرزندش محمد آموخت.
ه)شیوه همراه کردن امور دینی با خاطرات خوشایند:
یکی از شیوههای جالب توجه در تربیت دینی فرزندان همراه نمودناموردینی و معنوی باخاطرات خوشایند برای آناناست. بدین صورت کهرفتارها وآداب دینی و مذهب را در یک فضای مطبوع و همراه باایجاد خوشایندی و مطلوبیتبه فرزندان القاء نمود. برای نمونه،هنگامی که فرزند را همراه خود به نماز جمعه میبریم حتیالامکاندر آنجا برای آنان هدیه یا خوراکی تهیه نماییم و یا آنها رابیشتر در مجالس ائمه علیهم السلام که همراه با شادی و پذیراییاست، ببریم و ...
علی(ع)در حدیثی به این شیوه جذاب و موثراشاره فرمودهاند: «طرفوا اهالیکم فی کل جمعه من الفاکهه کییفرحوابا بالجمعه; در هر جمعه به مقداری میوه برای خانوادهتانتهیه نمایید تا آنان از فرا رسیدن جمعهها شادمان باشند(وجمعهها را دوست داشته باشند »